سوره ی سجده!
شهید علی خمشیا
یکی از بچه های شوخ و سرزنده که همرزم ما بود، شهید علی خمشیا بود. رزمنده ای که همراه فرمانده ی گردان تخریب شهید احمد اسدی و دیگر شهیدان چون کریمی و شهید کشتکار به دیدار دوست شتافتند.
سوره ی سجده!
شهید علی خمشیا
یکی از بچه های شوخ و سرزنده که همرزم ما بود، شهید علی خمشیا بود. رزمنده ای که همراه فرمانده ی گردان تخریب شهید احمد اسدی و دیگر شهیدان چون کریمی و شهید کشتکار به دیدار دوست شتافتند.
رهنمود قرآن
شهید غلامرضا یزدانی
دیشب خدادادی را در خواب دیدم، به او گفتم: «خوب زدی و رفتی و ما را تنها گذاشتی و دارای کیف می کنی!» خنده ای کرد و گفت: «تو هم پیش ما می آیی، صبر کن».
حال خوف
شهید علی شیبانی
یک روز وقتی حاجی واعظی به تفسیر آیه ی «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ» رسید، مجلس از دستش خارج شد. هم خودش، هم بچه ها چنان داد و فریادی راه انداخته بودند که بیا و ببین! هیچ وقت حال خوفی را که بعد از آن روز داشتم، فراموش نمی کنم. تا مدت ها با خودم زمزمه می کردم «خذوه...»
جواب
شهید مصطفی فتاحی
در تمام مدتی که جبهه بود، توسط من سؤالات مذهبی خود را از علما می پرسید و من جواب ها را برایش می فرستادم.
چه قرآنی می خواند!
شهید عبدالحمید مؤمنی
پدر شهید می گوید: «از وقتی که به دنیا آمد، بچه ای سالم، ساکت و آرام بود و با بچه های دیگر تفاوت زیادی داشت.
بهترین استفاده از فرصت
شهید حسن مداحی
همه سوار قطار شدیم، تا اهواز راه زیادی بود،