ابزار رایگان وبلاگ

2 شرط اساسی برای توبه (معارفی از جزء دوم قرآن کریم) :: .:وبلاگ قرآنی بیّنات:.

.:وبلاگ قرآنی بیّنات:.

تبلیغات
پونیشا :: نیروی کار مجازی وبلاگ قرآنی بینات ایجاد سایت
نوین پیام
  • ۱
  • ۰

جزء دوم قرآن کریم که از آیه 142 سوره بقره آغاز و به آیه 252 همین سوره ختم می شود در بردارنده آموزه ها و پیام های روح افزای الهی است که در این نوشته به نقل تعدادی از آن می پردازیم.

نیکی

سبقت در خیرات

در آیه 148، به مخاطبان قرآن توصیه می شود تا در انجام کارهای خیر از یکدیگر پیشی بگیرند. (فَاسْتَبِقُواْ الْخَیرَْات)

این سبقت گرفتن که در خوبی ها و در راه رسیدن به کمالات است در عمل یعنی هرچه انسان از فضایل و کمالات انسانی بیشتر برخوردار باشد نسبت به دیگران جلوتر و به قرب الهی نزدیک تر است.

به عبارت دیگر هر چه متواضع تر ، پیش رو تر و هر چه با گذشت تر، به خدا نزدیک تر.

در فرهنگ قرآن کسی که در کسب فضایل و جمع حسنات از دیگران پیشتر باشد از دیگران پیش است؛ نه آنکه مال و مقامش بیشتر باشد.

 
تزکیه و تعلیم محتوای تعالیم اسلام

در آیه 151 به دو رکن اصلی تعالیم رسول خدا صلی الله علیه و آله یا همان دین اسلام اشاره شده است. این دو رکن یکی رشد معنوی و پرورش روحی و دیگری تعلیم و آموزش علمی است (یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُم). این تعالیم که در سه رشته قرآن (الْکِتَاب) و حکمت (الحِْکْمَة) و هر آنچه بشر قابلیت کشف آن را ندارد (ما لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُون) بیان شده است ، شامل تمام معارف اصولى و فروعى دین مى‏گردد. [1]

از آنجا که پایه پرورش معنوی، دانش علمی است ، به هر میزان که فرد با این معارف آشنا شده و در عمل به آنها پایبند باشد ، از رشد و کمال بیشتری هم برخوردار خواهد شد.

 
درود و رحمت و هدایت الهی بر صاحبان صبر

پس از آنکه در آیات 155 و 156 درباره صبر صابران در برابر سختی های آزمون های الهی سخن گفت در آیه 157به آنها بشارت می دهد که خدا به سوى آنها انعطاف پیدا کرده و برمی گردد (عَلَیهِْمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِم) تا رحمتش را شامل حال آنها کند (وَ رَحْمَةٌ). [2]

این الطاف و رحمت ها به صبر پیشگان نیرو مى دهد تا در این راه پرخطر و دشوار، گرفتار اشتباه و انحراف نشوند؛ برای همین در پایان آیه آنها را کسانی معرفی می کند که توانسته اند راه هدایت را پیموده و به سر منزل سعادت نایل آیند (وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ)

دو شرط اساسی برای توبه
در آیه 160 دو شرط اساسی برای یک توبه کامل بیان شده است. : شرط اول اینکه کنهکار از گناه کرده پشیمان شده و از راه رفته واقعاً برگردد (تَابُوا). این برگشت وقتی چهره واقعی به خود می گیرد و فرد را در زمره توبه کنندگان قرار می دهد که با تصمیم بر بازنگشتن همراه شود.

شرط دوم تلاش برای جبران کاستی های صورت گرفته از سوی اوست (وَ أَصْلَحُوا) ؛ برای مثال اگر واجبی مانند نماز و روزه از او فوت شده آنها را قضا کند و اگر حقی از کسی ضایع کرده و یا ظلمی روا داشته درصدد ترمیم آن برآید. به هر حال، حق الله و حق الناسی را که بر عهده دارد ادا نماید.

 
مرگ در حال کفر

در آیه 161 و 162 سخن از کسانی است که کافرند (الَّذِینَ کَفَرُوا) و با همین حال از دنیا می روند .(مَاتُواْ وَ هُمْ کُفَّار)

قرآن کریم از دو واقعیت درباره اینگونه افراد پرده بر می دارد: یکی لعن خدا و ملائکه و همه مردم نسبت به آنهاست. (عَلَیهِْمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلَئکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِین)

و دیگری که در راستای همان لعن (دوری از رحمت الهی) است ، ماندن همیشگی در جهنم است (خَالِدِینَ فِیهَا) بی آنکه ذره ای در عذاب آنها تخفیف داده شود (لَا یخَُفَّفُ عَنهُْمُ الْعَذَاب)
قیامت

قیامت روز اعلام انزجار رهبران بدی نسبت به پیروان خود

در آیه 166 پرده ای از قیامت به تصویر کشیده می شود .

زمانی که رهبران بدی، آتش عذاب الهی را می بینند از تمام کسانی در دنیا دنباله رو آنها بودند اعلام انزجار می کنند (إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ)

همان ها که در دنیا ندای منادیان حق و دعوت کنندگان راستین به سعادت را نشنیده گرفتند و به دنبال کسانی رفتند که سردمدار کفر و گناه بودند و دل به وعده های آنها خوش کردند ، در قیامت وقتی با عذاب مواجه شده و می بینند که هیچ حامی و یاور و هیچ تکیه گاه و پناهگاهى ندارند از شدت بیچارگى بى اختیار دست به دامن رهبران خود مى‏زنند به این امید که فایده ای داشته باشد و نجاتی حاصل شود که در این هنگام، رهبران گمراه آنها دست رد به سینه شان کوبیده و از آنها تبرى مى‏جویند.

 
نکوهش پیروی کورکورانه از گذشتگان

موضوع آیه 170 نکوهش کسانی است که در برابر سخن حق موضع گرفته و آن را نمی پذیرند و تنها دلیلشان تعارض این حرف، عقیده و روش با باور و سیره پدران آنهاست.

مبنای آنها این است: 1. هر عقیده و روشی که گذشتگان ما داشتند حق است و درست. 2. هر چه با عقیده و روش آنها مخالفت کند باطل و نادرست است.

قرآن کریم با این سوال معنادار روش آنها را زیر سوال می برد که گیرم پدران شما عاقلانه عمل نکردند و در مسیر هدایت قدم بر نداشتند(أَوَلَوْ کَانَ آبَاۆُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلاَ یَهْتَدُونَ) آیا باز هم باید از آنها پیروی کنید؟

این پرسش این معنا را با خود به همراه دارد که پیروی باید بر اساس عقل و منطق باشد. اگر عقیده، سیره و سنتی از پشتوانه عقلی و یا نقلی معتبر برخوردار بود ، پیروی از آن هم روا خواهد بود وگرنه صرف میراث فرهنگی بودن عمل و یا عقیده ای ، دلیل بر درستی و حقانیت آن نیست و مجوز پایبندی به آن نمی شود.

منبع:تبیان

محمد محمودی

توبه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی