ابزار رایگان وبلاگ

کفاره شکستن سوگند چیست؟ (معارفی از جزء هفتم قرآن کریم) :: .:وبلاگ قرآنی بیّنات:.

.:وبلاگ قرآنی بیّنات:.

تبلیغات
پونیشا :: نیروی کار مجازی وبلاگ قرآنی بینات ایجاد سایت
نوین پیام
  • ۱
  • ۰

جزء هفتم قرآن کریم که از آیه 82 سوره مائده آغاز و به آیه 110 سوره انعام ختم می شود در بردارنده آموزه ها و پیامهای روح افزای الهی است که این نوشته تعدادی از آنها را نقل می کند.

قسم

حلال خدا را بر خود حرام نکنید

در باره آیه 87 نقل شده است:

روزى پیامبر صلی الله علیه و آله درباره رستاخیز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهى بیاناتى فرمود. این بیانات مردم را تکان داد و جمعى گریستند به دنبال آن جمعى از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله تصمیم گرفتند، پاره اى از لذتها و راحتیها را بر خود حرام کرده و به جاى آن به عبادت بپردازند. در این بین، عثمان بن مظعون قسم یاد کرد که رابطه زناشویی با همسرش را ترک کند و فقط به عبادت بپردازد.

خبر که به گوش رسول خدا رسید فرمان داد همه مسلمانان در مسجد جمع شوند. هنگامى که مردم در مسجد اجتماع کردند، بالاى منبر قرار گرفت و پس از حمد و ثناى پروردگار گفت: چرا بعضى از شما چیزهاى پاکیزه را بر خود حرام کرده اید؟ من سنت خود را براى شما بازگو مى کنم هر کس از آن روى گرداند از من نیست. من قسمتى از شب را مى خوابم و با همسرانم ارتباط دارم و همه روزها را روزه نمى‏گیرم. من هرگز به شما دستور نمى دهم که مانند کشیشان مسیحى و رهبانها ترک دنیا گوئید؛ زیرا این گونه مسائل در آیین من نیست. [1]

از این آیه و داستانی که درباره آن نقل شده است استفاده می شود که راه اسلام و مسلمان گری نه به افراط و حرام کردن حلالهای خدا بر خود است و نه به تفریط و بی توجهی به حلال و حرام الهی. صراط مستقیم و حرکت در آن، پیروی دقیق از قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام است؛ یعنی همان ثقلینی که رسول خدا به پیروی از آن وصیت کردند.

 
کفاره سوگند

آیه 89، کفاره شکستن سوگند را بیان می کند.

اگر کسى به نام خدا سوگند یاد کند که عمل نیک یا دست کم، عمل مباحى را انجام دهد؛ واجب است به سوگند خود عمل کند و اگر آن را شکست، کفاره دارد. (یُۆَاخِذُکُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الْأَیْمَانَ)

کفاره چنین سوگندى یکى از این سه چیز است (فَکَفَّارَتُهُ) :

1. غذا خوراندن به ده نفر مسکین (إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساکِینَ) با این توضیح که این غذا دست کم باید یک غذایی باشد که معمولا در خانواده خود از آن تغذیه مى کنید (مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ) هم از نظر مقدار و هم از نظر کیفیت. [2]

2. پوشاندن لباس به ده نفر نیازمند (أَوْ کِسْوَتُهُمْ)

3. آزاد کردن یک برده (أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ)

آنگاه به کسانى که قدرت بر هیچ یک از اینها را ندارند دستور می دهد که سه روز روزه بگیرند (فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ) . بنابراین گرفتن سه روز روزه تنها مربوط به کسانى است که قدرت بر انجام یکى از سه دستور بالا را ندارند. [3]

و براى اینکه کسى تصور نکند شکستن سوگندهاى صحیح، حرام نیست و با دادن کفاره می توان آن را شکست بی آنکه گناهی شده باشد؛ مى فرماید: سوگندهاى خود را حفظ کنید (وَ احْفَظُوا أَیْمانَکُمْ) و این یعنی، عمل به سوگند وجوب تکلیفى دارد و شکستن آن حرام است؛ اما پس از شکستن باید کفاره داد.

 
و خدا این گونه امتحان می کند

آیه 94 با بیان نمونه ای ما را از چگونه امتحان کردن خداوند متعال آگاه می سازد. در این آیه شریفه آمده است:

اى کسانى که ایمان آورده اید، خداوند شما را با چیزى از شکار مى آزماید، شکارهایى که آن قدر به شما نزدیک مى شوند که حتى با نیزه و دست مى توانید آنها را شکار کنید (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّیْدِ تَنالُهُ أَیْدِیکُمْ وَ رِماحُکُمْ)

و این یک نوع آزمایش الهى براى مسلمانان محسوب مى شده؛ مخصوصا با توجه به نیازى که آنها به تهیه غذا از گوشت حیوانات داشته اند و با توجه به اینکه این حیوانات به شکل وسوسه انگیزى در اطراف خیمه ها و در گرداگرد آنها رفت و آمد داشته اند، تحمل محرومیت از چنین غذاى آماده آن هم در آن زمان و براى آن مردم، آزمایشی بزرگ بوده است.

بنابراین باید هوشیار بود اینکه گاهی شرایط گناه یعنی کاری که خدا از آن برحذر داشته گاهی به شکل شگفت انگیزی در دسترس ما قرار می گیرد برای امتحان ماست که چگونه دست از این گناه نقد و دم دست گذشته و از آزمون الهی سربلند بیرون می آییم.

نمونه روشن این آزمونها پول و طلای فراوانی است که گاهی در وسیله نقلیه کسی جا مانده و یا در سر راه او پیدا می شود و نیز نامحرمان فریبنده ای اند که در تیرس نگاه انسان قرار می گیرند.
حقیقت

فراوانی بدان سبب دلیل خوب بودنشان نیست

آیه 100 یک باور رایج در بین مردم را زیر سوال برده و آن را از اساس باطل اعلام می کند. آن باور عمومی این است:

هر چیزی که پیرو و طرفدار فراوانی دارد یا حق محض است و یا بهره ای از حق دارد. قرآن کریم با رد این باور اعلام می کند که تعداد افراد، ملاک حق و باطل و یا پاکی و خباثت نیست. باطل باطل است هر چند که همه مردم دنیا پیرو آن باشند و خبیث خبیث است ولو دارای جمعیتی حیرت آور باشند (وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثرَْةُ الْخَبِیث) و هیچگاه فزونی افراد سبب همسان شدن ناپاکان با پاکان نمی شود (لَّا یَسْتَوِى الْخَبِیثُ وَ الطَّیِّبُ)

برای مثال اگر تمام مردم روی کره زمین کافر شوند دلیل نمی شود که کفر، حق شود (إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ) [4]

از این رو امیرالمومنین علیه السلام می فرماید:

أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ ؛ اى مردم، در راه هدایت از کمى اهل آن احساس تنهایی و وحشت نکنید. [5]

 
عذابی در لباس لطف و رحمت

آیات 42 تا 44 سوره مبارکه انعام حالات امتهاى گمراه و ستمگر و مشرک را شرح مى دهد که چگونه تمام عوامل تربیت و بیدارى در مورد آنها به کار گرفته شد؛ اما جمعى از آنها به هیچ یک از اینها توجه نکردند و سرانجام چنان عاقبت شومى دامانشان را گرفت که عبرتى براى آیندگان شدند.

نخست مى‏گوید: ما پیامبرانى به سوى امتهای پیشین فرستادیم (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‏ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ) و چون اعتنا نکردند برای تربیت، آنها را با مشکلات و حوادث سختی مانند فقر و خشکسالى، قحطى و بیمارى، درد و رنج مواجه ساختیم (فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاء) شاید متوجه شوند و به سوى خدا باز گردند (لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون).

اما آنها از این عوامل دردناک و بیدار کننده پند و اندرز نگرفتند و بیدار نشدند و به سوى خدا باز نگشتند (فَلَوْ لَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضرََّعُواْ) که علت آن دو چیز بود: یکی سختی دل در اثر گناه زیاد (قَسَتْ قُلُوبُهُم) و دیگری زیباانگاری نسبت به کارهای زشتی که مرتکب می شدند (زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُون) که این کار را شیطان بر عهده داشت.

وقتى چنین کردند یعنی تذکراتى را که به آنها داده شد به فراموشی سپردند و یا اگر هم یادشان بود به آن بی توجهی کردند ما آنان را استدراج کردیم؛ یعنى از هر نعمتى به آنان دادیم و بهره مندی از لذتهای مادى را برایشان تکمیل کردیم که سبب شد فرح و سرور در دلشان پدید آید. آنگاه در حالى که دیگر عذرى نداشتند ناگاه به عذاب خود دچارشان نموده، هلاکشان کردیم.[6]

بنابراین داشتن نعمتهای فراوان و بهره مندی از انواع لذتهای مادی همیشه نشانه خوبی نیست؛ زیرا ممکن است عذابی باشد که چهره اولیه اش نعمت است و عذاب جانکاهی در پی آن.

ناسزا ممنوع

آیه 108، یکى از ادب هاى دینى را یادآور می شود که با رعایت آن، احترام مقدسات دینى جامعه محفوظ مانده و دستخوش اهانت، ناسزا و یا تمسخر نمى‏شود، چون این غریزی هر انسان است که از حریم مقدسات خود دفاع نموده با کسانى که به حریم مقدساتش تجاوز کنند به مقابله برخاسته و چه بسا شدت خشم او را به فحش و ناسزاى به مقدسات آنان وادارد و چون ممکن بود مسلمانان به منظور دفاع از حریم پروردگار، بت هاى مشرکین را هدف دشنام خود قرار داده و همین سبب شود تا مشرکین حریم مقدس خداى متعال را مورد هتک قرار دهند؛ از این رو به آنان دستور مى دهد که به خدایان مشرکین ناسزا نگویند؛ چون اگر ناسزا بگویند و آنان هم در مقام مقابله به مثل، به ساحت قدس ربوبى توهین کنند در حقیقت خود مۆمنین باعث هتک حرمت و جسارت به مقام کبریایى خداوند شده‏اند. [7]

و این معنا را می شود گسترش داد و یک قانون کلی از آن استخراج کرد و آن اینکه در مواجهه با هر مذهب، مکتب و عقیده ای فقط باید از راه استدلال منطقی و بیانی بر اساس ادب و اخلاق اسلامی وارد شد و از هر گونه سخنی که بر خلاف ادب اسلامی بوی توهین به مقدسات طرف مقابل را دارد باید پرهیز کرد. این معنا را به شکل صریح تر می توان در آیه  125 سوره نحل مشاهده کرد که می فرماید:

ادْعُ إِلى‏ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ ؛  [مردم را] با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به نیکوترین شیوه به بحث [و مجادله‏] بپرداز.


پی نوشت ها:

1.   به نقل از تفسیر نمونه 5/60-61

2.   در روایات هم به مقدار و هم به کیفیت اشاره شده است. تفسیر نور الثقلین 1/666 و تفسیر برهان 1/496

3.   برای اطلاع از احکام و مسائل مربوط به «قسم» به کتابهای فقهی مراجع معظم تقلید مراجعه بفرمایید.

4.   8/ ابراهیم ع

5.   نهج البلاغه، خطبه 201

6.   المیزان فی تفسیر القرآن 7/92

7.   ر.ک به المیزان فی تفسیر القرآن 7/ 314

منبع:تبیان

محمد محمودی

کفاره شکستن سوگند

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی